اذیت کردن معلما!

بزارین اول از خودم شروع کنم

این قضیه مال همین چند ماه پیشه.

یبار تو کلاس دست یکی از بچه ها آدامس بایودنت دیدیم که با طعم تنباکو بود و خیلی خیلی بو داشت. که یهو به ذهن مریض بغل دستیم یه فکر شوم رسید! خلاصه اینکه حدودا ۱۰ نفر از بچه های کلاس این آدامسو بین خودشون تقسسم کردن و تا معلم بیاد اتقد جویدن که کلاس بوی تنباکو گرفته بود!انگار قهوه خونه بود!هیچی دیگه بعد از ۵ دقیقه معلم اومد کلاس.تا بوی تنباکو به مشامش خورد فورا رفت مدیر رو خبر کرد. حالا جالب اینجا بود که مدیرمون وقتی اومد به کلاسمون گفت ：فکر کنم بو از بیرون باشه!هیچی دیگه ما رو تا نیم ساعت فرستادن حیاط بعد از نیم ساعت هم که اومدیم کلاس هر پنج دقیقه به بهونه سر درد میرفتیم حیاط آب میخوردیم!

یعنی قشنگ بخاطر یه آدامس نیم ساعت از کلاس رو تعطیل کردیم!

جای شما خالی اون بوی تنباکو تا چهار روز تو کلاسمون بود!

اذیت کردن معلما یکی از کارهای همیشگی ما هست در حدی اذیتشون میکنیم که دیگه میزرو پرت میکنه و میره خخخ

یه بار یکی از رفیقام با سنگ کوچیکی سر معلممون رو هدف کردفت بعد پرتش کرد به خدا قسم دقیق خور توی عینک معلممون

دیگه هیچی معلممون رفیقمو برد پیش مدیر خخخ

این که چیزی نیست من یادمه کلاس 11 یه روز زمستونی سررررد همه بچه های دور بخاری جمع بودیم وقتی هوا سرد باشه اجازه میدن بریم تو کلاس صف نمیبندن تو حیاط مدرسه . اقا چشمتون روز بعد نبینه یکی از رفقای ما سرما خورده بود بنده خدا ذهن مریضی ام داشت یکی از قرص های چرک خشکن انداخت تو بخاری اهعععع پوففففف چی بویییییی بدی بود از صدتا گوز بدتر بود فک کن اگه دست جمعی باهم میزدیم همیچین بوی نمیداد .

همون لحظه معلم اومد اوه اوه 5 دقه هم خودش هم مارو تو کلاس نگه داشت ما که رمز ضد ضربه زده بودیم کاری نشدیم ولی معلممون داشت بالا میاورد بعدش مدیر مدرسه رو خبر کردن مدیر مدرسه اومد همه رو صف کرد گفت که کار کی بوده همین الان بگه که بعدا بفهمم دخلشو میارم . بعدش معلم دفاعیمون اومد فاز جنگ برداشت گفت ما نمی دونم یه چیزی گفت ولی منظورش این اسموک های تو جی تی ای بود. میگفت اینا چیزی نیستن که کلاس تعطیل میکنید به مدیر گفت که مارو میخواستن ببرن نماز خونه مدرسه . مدیر به این معلم دفاعی ما گفت نه معلمشون حالش وخیمه اقا هیچی دیگه زنگ اولم ریاضی بود رفیتم نماز خونه تا زنگ دوم ک**خولک بازی در میاوردیم مدیر مدرسه بیخالی قضیه شد رفت خیلییییی کیف داد.

خخخخ ولی هیچ کدومتون مثل ما خفن نبودین . تو مدرسه ما توزمستونا ههمیشه به خاطر سردی هوا ما رو میفرستن کلاس . دیگه ببینین چه وحشی هایی بودیم ما که فقط کلاس ما رو می فرستادن بیرون!یعنی همیشه بچه های کلاس ما بودن بیرون بقیه کلاس ها همیشه صبح ها بدون صف بستن میرفتن کلاس

همین امسال تو بیست و دو بهمن فقط کلاس ما رو برده بودن که شعار بدیم . جاتون خالی همه بچه ها اون روز فرار کردن رفتن پارک طوری که فقط 2 نفر همراه مدیرمون رفته بودن شعار دادن(دیگه عمق فاجعه رو درک کنین) همین که رفتن تو پارک دیدن یه مرده داره با گیتار ساز میزنه !آقا جاتون خالی 20 نفری شروع کردنم به رقصیدن . همه نگاشون میکردن یکی لایو میگرفت یکی خنده میکرد . اصن روز واقعا رویایی و خنده دار بود

یادش به خیر من دبستان بودم معلمی داشتیم که معلم کلاس اولم بود بعدش شد معلم سال بعد و ....

این معلم ما کچل بود بعد وقتی میخواست از پله ها بیاد پایین بچه های مدرسه با دو انگشت میزدن توی سر کچلش بعذ براش فاتحه

میخوندن بعضی وقتها هم که میزدن صلوات میفرستادن براش

ما هم یادش بخیر یه بار پشت دستگیره در سس مالیدیم. معلم اومد تو دستش سسی شد! هیچی دیگه قرار بود پدمونو دربیاره که بعد از یه مدت قضیه رو یادش رفت...

دوستان بیاین از هنرنمایی هاتون یکم بگین بخندیم از امیررضا تا zg lover بیاین خاطراتتونو بگین

نقل قول از akh1384

ما هم یادش بخیر یه بار پشت دستگیره در سس مالیدیم. معلم اومد تو دستش سسی شد! هیچی دیگه قرار بود پدمونو دربیاره که بعد از یه مدت قضیه رو یادش رفت...

دوستان بیاین از هنرنمایی هاتون یکم بگین بخندیم از امیررضا تا zg lover بیاین خاطراتتونو بگین

الانم میترسم:/

ولی خب یه دفه یکاری کردم هیچکس نفهمید:////

میخواستن امتحان بگیرن داشتن برگه هارو چاپ میکردن بعدش منم هیچی نخونده بودم:/

تو زنگ تفریح طبق معمول خرتوخره هیشکی هیشکیو نمیبینه:/

من رفتم اون پشت جا کنتر فیوزو دادم بالا برقا قطع شد:/XD

تا اومدن بفهمن مشکل از کجاس ساعت 12 شدو دیگه...XD

خلاصه دیگه امتحان افتاد فرداشXDDDDDDDDDDDDD

فردا کی بود؟

پنجشنبهXD

دقیقا امتحانو انداختم دو روز بعدXDDDD

منم چون معدلم همیشه بالا بود و خیلی به ظاهر بچه خوبی بودم . معلما همیشه تو امتحانا منو به عنوان مبصر میزاشتن و میرفتن دفتر چایی میخوردن . یبار تو هفتم یکی از تنبل ترین شاگردای کلاس رو کردم 18 که اگه بهش نگفته بوم 3 هم نمیشد!یا یبار تو امتحان قرآن تو کلاس نهم به همه گفته بودم طوری که اصن زیر 15 نداشتیم!

الان خوبه دبیراتون بیان این تاپیکو چک کنن D: