shahin_gtr![]() shahin_gtr![]() تعداد ارسالي :955
عضويت :20 /11 /1397
تشکر :722
تشکر شده :1730
محل زندگي :Paradise City
سن :20
|
مشکلات ناگفته مدیر سایت در مورد مدیریت زرگیمبا سلام و درود خدمت تمام کاربران وبسایت زرگیم. در اینجا میخوام بیانگر این باشم که مدیریت زرگیم چقدر مشکله البته درست مدیریت کردنش. شما فرض کنید در یه شرکتی کار میکنین و در یه روز تصمیم گیری میکشه که چه فردی مدیر شه البته از بین دو نفر یکی انتخاب میشه. فرد شماره یک یه فردیست که خیلی به نظم اهمیت میده, همه چیو سر وقت انجام میده, حقوق کارمندانشو سر وقت و به حد معین پرداخت میکنه, عادلانه مرخصی میده و... فرد شماره دو یه فردیست که اصلا به نظم اعتقادی نداره, هیچ کاریو سر وقت انجام نمیده, حقوق کارمندانشو دیر یا زودتر از موقع پرداخت میکنه ولی معلوم نیست چقدر مزد میده مثلا معلوم نیست که میخواد 500 هزار تومن پرداخت کنه یا 2 میلیون و عادلانه به کارمندانش مرخصی نمیده. خب حالا شما کدوم فرد رو برای مدیریت انتخاب میکنید؟ مدیریت زرگیمم همینجوری و به همین اندازه دشواره ولی برای کسی که مورد اول باشه. کسی که مورد دوم باشه زرگیمو تو 2 روز به فنا میده. بنده از اوایلی که وارد مدیریت شدم اول یه سرو سامونی به وضع انجمن کردم و فک میکردم همه چی عادیه و همه مشکلات برطرف شده تا اینکه وقتی وارد تلگرام شدم دیدم وضع اونجوریم که فکر میکردم خوب نیست واقعا خوب نیست. اعضای گپ زرگیم داشتن با دشمنان معامله میکردن, بعضیاشون نفوذی بودن, بعضیاشون با دزدان همکاری میکردن یا رفیق بودن مثل اون عوضی به نام کیانوش که با اسم جعلی سردار تو زرگیم نفوذ کرده بود و هدف واقعیش از دوست شدن با ما این بود که زرگیمو شریک جرم خودش کنه. بله جرمش فروش ماد های جی تی ای وی که رایگان منتشر شده اند توی اینستا به قیمت بالا بود! البته اینم باید اضافه کنم که یه شخصی به اسم متقیان تمام ماد هایی که برای جی تی ای وی با زحمات بسیار و تلاش ماهانه به فروش میرفت توسط صاحبان ماد, ایشون تمام ماد های فروشی رو خرید و همه رو رایگان منتشر کرد ( شاید به نظر بعضیا کار خوبی کرده ولی اینو بدونین ماد های GTA V با سختی ساخته و منتشر میشه و انتشار رایگان ماد های خریداری شده دزدی محسوب میشه) ولی برگردیم به قبل از اشنایی ما با متقیان و کیانوش. اون زمان مصاحبه ای ترتیب داده شد توی مصاحبه برتر و مشخص شد که امید مودجس میخواد مصاحبه کنه. بنده نمیدونستم چه تله هایی برام گذاشته شده و مصاحبه شدم. چند دقیقه از مصاحبه گذشته بود تا اینکه سر و کله چند نفر پیدا شد که سعی بر تحقیر و مسخره کردن من داشتن ولی من بازم نشناختم و همینجوری مصاحبه رو ادامه دادم تا اینکه اختیار من رو گرفتند و شخصی از طرف من داشت مصاحبه مشد و قصدشون هم بردن آبروی بنده و کنار کشیدن از مدیریت بود. توی همون زمان شخصی به اسم محمد حسن نظری باهام اشنا شد و رفتیم تو فاز رفاقت و دوستی. زمان مصاحبه ازم دفاع کرد و منم بهش ادیت رو یاد دادم. همین آقایی که الان شده دشمن, تا چند وقت پیش پاچه خواری منو میکرد و این من بودم که بهش یاد دادم پاچه خواری نکنه. به هر حال این افراد باهامون قاطی شدن و رنگ مارو گرفتند تا ازمون سو استفاده کنند. اون زمان که گروه ادیتوری GME رو راه انداختیم این افراد وارد تیم شدند ولی هیچکسی کمک به پیشرفتش نکرد و یه عنوان یه تیم بیکار یاد میشد با وجود این افراد و چنل بسته شد. یه مدت همه چی عادی گذاشت و مزاحمای اطرافو که همشون شاخ مجازین و لقباشون اکثرا جوکر یا هکر هست و توی دنیای واقعی ملخی بیش نیستند رو از بین بردیم به نوعی یه مشت ملخ به مزارع زرگیم حمله ور شدن که با یه سم پاشی معمولی نیست و نابود کردیم. بعد یه سری اختلافات بینمون به وجود اومد به هر دلیلی و وضعیت زرگیم رو به وخیم شدن میرفت تا اینکه به فکر افتادم که هر مدیری نیاز به مشاور داره و منم مشاورمو علی شاهوی انتخاب کردم چون فکرش از من جلوتره و هر اتفاقی که میخواست سرم بیاد و منم فکرشو نمیکردم رو بهم میگفت. گاهی وقتا توجه میکردم و گاهی وقتاهم بیشتر محتاط میشدم. به هر حال با کمک ایشون از اون وضع زرگیمو کشیدیم بیرون و روز های حساسی رو طی میکردیم. از اون زمان تا الان داش شاهوی بهم در مورد اطرافیام تلنگر میزد و هشدار میداد که منم حرفاشو قبول داشتم و اجرا میکردم. همه چیو ازش فهمیدم و حواسمو بیشتر جمع کردم و اینم فهمیدم که حتی نزدیک ترین رفقا هم میتونن خائن باشن و نمیشه به هیچکسی اعتماد کرد. دقیقا تو اون زمانی که کسی به شاهوی توجه نداشت و حتی بعضیا هم میخواستن اونو از سایت و چنل بندازن بیرون من جلوی همشون رو گرفتم و از شاهوی حمایت کردم. اینم بگم که من از کسی ترس ندارم و تنها ترسم اینه که زرگیم به مسیری حرکت کنه که نباید بره. خیلیا با من رفیق شدن که به منافع خودشون برسن و بهشون مقام و درجه بدم و به چنلاشون کمک کنم اما از اونجایی که من اهل رفیق بازی نیستم و با کسیم پارتی مارتی نداریم بنده نه تنها جلوشون رو گرفتم بلکه به عنوان سپر دفاعی ازشون استفاده کردم و خوب کردم. الان محمد حسن نظری بخاطر اینکه من سر سخت تر شدم و دوباره قدرت شاهوی رو بردم بالا تصمیم گرفت دشمن زرگیم بشه. توی چنلش گفت تا وقتی که فروپاشی زرگیمو نبینم خیالم راحت نمیشه (همونی که میگفت رفیقمه مثلا :|) و تو بیویه پروفایلشم نوشته >>میرم با دشمناتون چون فهمیدم شما هم دوستام نیستین نابودتون میکنم درصحنه>> پس لعنت بر بدخواهان زرگیم و خائنان. با تشکر |
چهارشنبه 20 فروردین 1399 - 13:38
![]()
|