ali00007![]() ali00007![]() تعداد ارسالي :1060
عضويت :16 /5 /1394
تشکر :418
تشکر شده :475
محل زندگي :شیراز
سن :21
|
راه هایی برای رستگار شدن (طنز)
*وسط ظهر در ماه رمضان برید جلوی دادگستری یه سفره مفصل پهن کنید و شروع کنید به خوردن. *قبل از ورود به دستشویی عمومی به بقیه تعارف کنید. *تو آلبوم کنار عکس بچتون چندتا از پوشکهای نازنینشون رو هم بچسبونید. *سر میز غذا مدام جوکهای کثیف دبلیوسی ای تعریف کنید. *سر میز با آفتابه برای مهموناتون آب پرتقال سرو کنید. *توی راسته ی خیابون روی شیشه ماشینهایی که پارک کردند تف کنید. *از زیر شلواری پدربزرگتون به عنوان هدیه ولنتاین استفاده کنید. *برای بستن در سامسونتی که توش هندونه گذاشتید تلاش کنید. *از مامورین زن طرح ارتقای امنیت اجتماعی شماره بگیرید. *با کراوات ابریشمی شوهرتون در دبه ی ترشی رو پلمب کنید. *صندل پاشنه ۵ سانتی رو با جوراب مچی بپوشید. *به برادر یا خواهرتون(هر کدوم که بیشتر فاز میده )زنگ بزنید و با صدای بریده بریده و نگران بگید بابا .. بابا…بابا … آب داد درسشو یادته ؟ *برای معافیت از سربازی همه دندوتاون رو بکشید. *کرم ضد آفتاب رو به کف پاتون بمالید. *با سنگ پا صورتتون رو تمیز کنید. *صفحه ازدواج و طلاق شناسنامه تون رو با خودکار آبی پیشاپیش پر کنید. *با موبایل دوستتون به خونه شون زنگ بزنید و بگید از بخش حوادث بیمارستان مزاحم میشید و این موبایل توی جیب جانباخته بوده. *از انتظامات پارک بپرسید این همه میگفتن تو پارکها کلی مواد فروش داره پس کوشن ؟ *به جای قناری مرغ و خروس تو قفس بذارید و از سقف اتاق آویزون کنید. *هر جا زنبورگاوی دیدید با دست بگیرید و اینقدر فشارش بدبد تا شیرش دوشیده بشه. *در یک شب شعر شرکت کنید و شعر تبلیغ مای بیبی رو با احساس بخونید. *مسئولیت یک عملیات تروریستی رو به عهده بگیرید. *قبل از ورود مهمونها یک دور همه قاشقها رو دهنی کنید. *برای اینکه بدونید لذت تولد دوباره چقدره معتاد بشید و بعد از چند ماه ترک کنید. *به نوزاد دوماهه تون کباب بره بدید تا یه کم جون بگیره . *روز تولد همسرتون گلاب رو داخل شیشه عطر بریزید و به عنوان یک عطر فرانسوی گرانقیمت به او هدیه بدید. *خلعت آخرت رو بعد از خرید پرو کنید. *سر کلاس توی یقه ی همکلاسیتون کرم خاکی خیس بندازید.
مرا بسود و فرو ریخت هر چه دندان بود
نبود دندان، لابَل چراغ تابان بود همان که درمان باشد، به جای درد شود و باز درد، همان کز نخست درمان بود کهن کند به زمانی همان کجا نو بود و نو کند به زمانی همان که خُلقان بود بَسا شکسته بیابان، که باغ خرم بود و باغ خرم گشت آن کجا بیابان بود همی چه دانی؟ ای ماهروی مشکین موی که حال بنده از این پیش بر چه سامان بود؟! شد آن زمانه، که او شاد بود و خرم بود نشاط او به فزون بود و غم به نقصان بود تو رودکی را، ای ماهرو!، کنون بینی بدان زمانه ندیدی که این چنینان بود کُنون زمانه دگر گشت و من دگر گشتم عصا بیار، که وقت عصا و انبان بود |
پنجشنبه 17 دی 1394 - 13:05
![]() |