زنگ زدم پشتیبان کنکورم گفتم رتبه م 64 هزار شده میتونم فوریت های پزشکی قبول شم؟

گفت اره

گفتم چجوری

گفت:میزارنت رو سقف امبولانس ویو ویو کنی

------------------------------------------------------

پسر همسایمون 7 سالشه امروز لپشو کشیدم

رفته خونشون وای فای منو حک کرده اسمش رو گذاشته:

با دم شیر بازی نکن

ملت اعصاب ندارن بمولا

-------------------------------------------------------

یکی از ترسناک ترین جملات مدرسه این بود:

یه برگه از کیفتون در بیارین

------------------------------------------------------

رفتیم بنگاه به منشی میگیم:زمین زراعی دارین؟

میگه میخواین بخرین

بابام میگه نه ما مترسکیم اومدیم دنبال کار

انگار مشکل ما با مسواک تکون دادنش تو دهنه

که اونجوری مسواک برقی ساختن

مشکل اصلی مسواک اینه که باید پاشی بری مسواک بزنی

مسواک برقی باید خودش بیاد😂

------------------------------------------

زنگ خونه رو زدم بابام از پشت در گفت تنهایی؟

گفتم: نه خونه محاصره هست باید تسلیم شیم بابا

هیچی دیگه امشب چه باد خنکی میوزه تو پارک

ترف داشت واسه بچش نیم ساعت توضیح میداد

زمان ما

اب نبود....

برق نبود....

گوشی نبود.....

گاز نبود....

یهو بچه میگه داری حال میکنی با ما زندگی میکنیا😂

غول چراغ جادو اومده پیشم میگه:

یه ارزو بکن

میگم: یه خونه میخوام

میگه: اگه اینکار ازم برمیومد خودم تو افتابه نمیخوابیدم

خدایی خیلی قانع شدم

-------------------------------------------------

همسایمون نذری اورده بود

اومدم تشکر کنم قاطی کردم گفتم خداروشکر

بیچاره فکر کرد ما داشتیم از گشنگی میمردیم 2 تا دیگه بهم داد

---------------------------------------------------

یه بار رفتیم از این رستورانای باکلاس که گارسن وایمیسته بالا سرت

از اول تا اخر غذا مادرم واسه یارو لقمه میگرفت

--------------------------------------------------

سر کنکور سراسری اصلا استرس نداشتم

بابام داشت منو میرسوند گفت اصلا استرس نداشته باش پسرم تو به هیچ جا نمیرسی

خانوم: موقع ازدواج چه کسی منو به تو معرفی کرد

شوهر: چه میدونم

دشمن زیاده😂

از وقتی رفتم 550 تومن دادم عینک افتابی خریدم

اینجا هر روز بارونه

حلا شانس اوردم مارک دار نبود وگرنه هر روز سونامی میومد

--------------------------------------------------

اول اپتدایی بودم یه بار معلممون داشت یه موردی رو توضیح میداد. بعد گفت: کسی میتونه بگه چرا؟

بهش گفتم:ما بگیم؟

گفت بگو عزیزم

منم گفتم؟چرررررررررا؟

نیم ساعت کتکم زد هنوزم نمیدونم چرا

به مامان بزرگم تعارف زدم که ببرمت بازار؟

گفت دنبال دوستامم بریم

الان یه اکیپ پیرزن

ریختم عقب ماشین و

هی نخود کشمش میدن بهم و

نوبتی نصیحتم میکنن

😂😂😂😂😂😂😂😂😂

حیف نون با جعفر میخواستن دیوار خراب کنن.

جعفر چراغ قوه رو میگیره، حیف نون کلنگ میزنه چند تا آجر میافته.

نوبت جعفر میشه، حیف نون چراغ قوه رو میگیره، جعفر یه کلنگ میزنه کل دیوار خراب میشه.

حیف نون میگه: اینجوری چراغ قوه رو میگیرن سوسول ،نه اوینجورى ک تو گرفتى!!!!

😂😂😂😂😂😂😂😂😂

هلندی‌ها یه ضرب المثلی دارن

منتها چون هلندی بلد نیستم

شما فعلا به پدر و مادر خود نیکی کنید

😂😂😂😂😂😂😂😂😂

پیرمردی دیدم که با هفتاد سال سن و پنجاه سال زندگی مشترک هنوز همسرش را عزیزم، عسلم، خوشگلم صدا میکرد!

خلوتی پیدا کردم و رازش را جویا شدم. گفت: ده سالست که اسمش را فراموش کردم

بفهمه دهنم سرویسه...

😂😂😂😂😂😂😂😂😂

پدربزرگم نصفه شب قلبش درد گرفت بردیمش بیمارستان، پرستاره ميپرسه سكته كرده ؟

گفتم : نه ، دیدیم خوابه ، یواشكی آوردیمش ختنه اش كنیم

😂😂😂😂😂😂😂😂

‏دیروز یکی از فامیلا منو بابامو بعد مدتها دیده میگه موهات چرا‌ ریخته؟ گفتم: مهم نیست. برگشته به بابام میگه چرا گذاشتی بریزن؟

بابامم گفت من خیلی صحبت کردم باهاشون ولی تصمیمشون جدی بود

😂😂😂😂😂😂😂😂

شانس یک باردرخونه آدم رو میزنه...

ولی بدشانسی دستش رو از روی زنگ خونه برنمیداره

بدبختی هم که خودش کلید داره

😂😂😂😂😂😂😂😂

یکی از قشنگترین خاطره های کودکی وقتیه که وسط کلاس درس ناظم میومد میگفت فلانی بابات اومده دنبالت کتاباتو جمع کن و برو

انگار تو حبس ابد، عفو رهبری بهت خورده

😂😂😂😂😂😂😂😂

‌

نقل قول از alt-f4

سوال امتحانی:

به حشره ای که از شهد گل برای ما عسل درست میکنه چی میگیم؟

جواب:

میگویم دستت درد نکنه

------------------------------------

روباهه داشت با موبایلش شماره میگرفت

زاغ گفت:

اون پایین انتن نمیده بده تا از بالای درخت برات بگیرم

روباه گوشی رو انداخت بالا

زاغ گفت:

اینم به جای اون پنیری که دوم دبستان ازم دزدیدی